فدای دختر قشنگم برم که حسابی شیطون شده و تا نخابه مامانش به هیچ کارش نمی رسه چه برسه بیاد وبش و بگه تازه چخبر.... . الانم طبق معمول از فرصت استفاده کردم و وقت خواب شما اومدم برات از این روزا بگم....روزایی که مثل باد میگذرن و ماهم ناگزیر از پی این روزا عمر میگذرونیم و خدا کنه اونجوری که خدا میخاد باشیم.....امیدوارم من با گذشت این ایام شاهد هر چه بهتر بالیدن تو باشم... دیگه کم کم داریم به تولد قشنگت نزدیک میشیم. با اومدن زمستون قشنگ و دوست داشتنی ..... حال و هوای این روزا منو یاد تولد دختر زمستونیم.....دونه برفیم میندازه....یاد روزی که خدای مهربون تو رو به ما هدیه داد. پارسال این موقع هممون (من و بابایی و خانواده ی من و بابا) بی صبرانه منتظر...